رژه استبداد با چکمه های روسی روی سنگفرش بهارستان / محمد گرشاسبی

1395/4/6 ۰۷:۵۴

رژه استبداد با چکمه های روسی روی سنگفرش بهارستان / محمد گرشاسبی

دو سال از عمر نخستین دوره مجلس شورا، ثمره خون هزاران آزادیخواه گذشته بود. مردم ایران چند صباحی طعم آزادی و آزادگی را می‌چشیدند و بوی عدل و عدالت را از نخستین نهاد عدالتخانه تاریخ کشورشان حس می‌کردند. منتخبان مردم مشغول مشق قانونگذاری بودند و آماده می‌شدند در جهانی که سرعت ترقی‌اش شتاب گرفته بود ایران را مترقی‌تر از ممالک یوروپ و اتازونی و ژاپون و عثمانی کنند.

 

به انگیزه دوم تیرماه، سالروز به توپ بستن مجلس

دو سال از عمر نخستین دوره مجلس شورا، ثمره خون هزاران آزادیخواه گذشته بود. مردم ایران چند صباحی طعم آزادی و آزادگی را می‌چشیدند و بوی عدل و عدالت را از نخستین نهاد عدالتخانه تاریخ کشورشان حس می‌کردند. منتخبان مردم مشغول مشق قانونگذاری بودند و آماده می‌شدند در جهانی که سرعت ترقی‌اش شتاب گرفته بود ایران را مترقی‌تر از ممالک یوروپ و اتازونی و ژاپون و عثمانی کنند. نمایندگان پارلمان یا همان عدالتخانه و دارالشورای اول در همان مدت زمان کم توانسته بودند ساختار ملوک الطوایفی را از بین ببرند و جیره و مواجب و حقوق‌های کلان اعیان و اشراف و شاهزادگان و نزدیکان محمدعلیشاه را قطع یا محدود کنند. حتی نمایندگان مجلس اول برای خود شخص شاه هم مستمری تعیین کرده بودند. مجموعه اقدامات اعضای نخستین پارلمان تاریخ ایران در برقراری عدالت، شاه و درباریان را به مخالفان مجلس تبدیل کرد؛ مخالفتی که به تقابل نظامی و در نهایت به توپ بسته شدن مجلس منجر شد. آنچه می‌خوانید شرح ماجرای اوج گرفتن اختلافات شاه و پارلمان و حوادث دوم تیر 1287 دارالخلافه است.

محمدعلی میرزا که در زمان سلطنت پدرش مظفرالدین شاه و در زمان صدراعظمی عین الدوله از حامیان ظاهری مشروطه خواهان و تأسیس عدالتخانه بود، پس از به سلطنت رسیدن چندان دل خوشی از جنبش مشروطه و رهبرانش و نیز نمایندگان مجلس اول نداشت. تا جایی که اصلاً نمایندگان مجلس را به مراسم تاجگذاری‌ خود راه نداد و حکم مجلس برای سلطنت مشروطه‌ را هم توشیح نکرد. دو سال بیشتر از تاجگذاری محمدعلیشاه نگذشته بود که حادثه‌ای در اسفند ۱۲۸۶ موجب عمیق‌تر شدن اختلافات شاه و مجلس شد. عصر روز جمعه 15 محرم، شاه پس از ملاقات با نمایندگان پارلمان سوار بر اتومبیل خود برای سیاحت به دوشان تپه می‌رفت که هنگام عبور از خیابان باغ وحش مورد سوءقصد قرار گرفت. حمله‌کنندگان که در نقطه‌ای کمین کرده و قصد ترور شاه را داشتند با دو بمب دستی به سمتش حمله کردند و موجب شدند چند نفر از همراهان شاه کشته و زخمی شوند. اما خود شاه جان سالم به در برد. این حادثه موجب شد شاه از بیم اتفاقات مجدد خودش را در قصر حبس کند. آن طرف در بهارستان، نمایندگان مجلس در مسیر کشف عاملان ترور چندان همراهی و همکاری نکردند. شاه از کارشکنی نمایندگان در یافتن مقصران حادثه دوشان تپه خشمگین شد و در نامه‌ای به پارلمان از عملکردشان شکایت و آنها را مقصر دانست.

 

روزهای تیره دربار و مجلس

پس از ارسال دستخط شاه، اوضاع از آنچه پیش‌بینی می‌شد بدتر شد. انجمن‌های مردمی حامی انقلاب مشروطه که سال‌ها منتظر بهانه‌ای برای تقابل با شاه بودند رسماً مسلح شدند و به هرکسی که استفاده از تفنگ را بلد نبود هم مشق نظامی دادند. نیمه خرداد 12۸۷ که شاه شرایط عمومی پایتخت را مناسب نمی‌دید و کاخ سلطنتی خود را مکان امنی برای سکونت نمی‌دانست راهی پادگان نظامی باغشاه شد.

پیرو آن اعضای مسلح انجمن‌‌ها هم به اطراف ساختمان مجلس رفته و در مجلس و مسجد سپهسالار سنگربندی کردند. همزمان گروه‌های حامی مشروطه خواهان از تبریز، رشت، قزوین و شیراز تلگراف‌هایی به پایتخت مخابره و خواهان برکناری محمدعلیشاه از سلطنت شدند. شاه ابتدا در پیامی در مورخه ۱۸ خرداد به پارلمان اعلام کرد که به خواسته‌های آزادیخواهانه ملت احترام می‌گذارد و برای حفظ نظم و امنیت، مفسدان را گرفتار و دستگیر خواهد کرد.اما نیروهای مسلح اطراف مجلس روز به روز بیشتر می‌شدند و خواهان برکناری شاه از سلطنت بودند. از تبریز و شیراز خبر رسید که اردویی نظامی به تهران می‌فرستند. محمدعلیشاه وقتی شرایط را اینگونه دید ابتدا در تهران حکومت نظامی اعلام کرد و از قزاق‌ها خواست همه مردم مسلح را خلع سلاح کنند. بعد نمایندگان را تهدید کرد که اگر انجمن‌‌ها اطراف ساختمان مجلس را تخلیه نکنند، آنجا را به توپ خواهد بست. نمایندگان مجلس هم از انجمن‌ها خواستند به خواسته شاه گوش فرا دهند. انجمنی‌ها و همه نیروهای مسلح مردمی هم در عرض چند ساعت متفرق شدند. اما به دستور شاه ۲۵ خرداد چهار عراده توپ از میدان توپخانه به باغشاه منتقل و بسرعت در شهر این شایعه منتشر شد که مجاهدین قزوین و رشت در راه تهران هستند. نمایندگان مجلس روز ۲۹ خرداد از انجمن‌‌ها خواستند این بار بدون سلاح در مجلس و مسجد سپهسالار جمع شوند. اما هزار نفر نیروی مسلح در مدت زمان کمی به اطراف مجلس آمدند و تلاش قزاق‌ها برای خلع سلاح آنها بی‌نتیجه ماند. نمایندگان مجلس تهدید کردند که اگر تا فردا اوضاع اصلاح نشود مجلس عالی تشکیل خواهند داد و تکلیف مردم را روشن خواهند کرد. روز اول تیر محمدعلیشاه وزرایش را به پارلمان فرستاد و خواهان تسلیم اشخاصی شدند که هرج و مرج ایجاد می‌کنند. اما نمایندگان مجلس به وزیران حمله و خواهان استعفای آنها شدند.

بهارستان، میدان مقابله قزاق ها با مشروطه خواهان

ساعت 6 صبح دوم تیر 1287 شاه 20 نفر از نیروهای بریگاد قزاق را فرستاد تا سران جنبش مشروطه و عاملان ایجاد هرج و مرج در پایتخت را دستگیر کنند. اما آزادیخواهان در مقابل‌شان مقاومت و به سمت آنها شلیک کردند. پس از این واقعه نیروهای کمکی قزاق همراه افسران روسی وارد بهارستان شدند و با اوج گرفتن درگیری تعداد زیادی از طرفین کشته شدند. با هجوم یک باره قزاق‌ها به ساختمان مقر اصلی انجمن آذربایجان در خانه ظل السلطان و مسجد سپهسالار و فرار کردن مجاهدان راه آزادی، مسجد سپهسالار به دست آنها افتاد و مشروطه خواهان به سمت مجلس رفتند تا از آنجا شلیک گلوله و پرتاب بمب دستی به سمت نیروهای قزاق و روس را ادامه دهند. در این درگیری‌ها 300 نفر کشته و 500 نفر زخمی شدند.

کلنل ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف افسر ارتش روسیه و هفتمین فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران که اصلاً تابع وزارت جنگ و مقامات حکومتی ایران نبود و مستقیماً از سنت پطرزبورگ فرمان می‌برد، وقتی دید از قشون دولتی برای شکست آزادیخواهان کاری برنمی آید سررشته امور را به دست فرماندهان روسی تحت امر خود داد و دستور به توپ بستن مجلس را که پیشتر توسط گاتوریک وزیر مختار روسیه در ایران، شاپشال آجودان شاه، بارانوسکی مترجم سفارت روس و خود لیاخوف طرح‌ریزی شده بود صادر کرد. قوای قزاق بعد از به توپ بستن مجلس وارد ساختمان آن شدند، برخی از نمایندگان را کشتند و ساختمان بهارستان را غارت کردند.

سپس عده زیادی از مشروطه خواهان و نمایندگان از جمله میرزا نصرالله ملک المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، علی اکبر دهخدا، ابوالحسن پیرنیا، آیت‌الله طباطبایی، آیت‌الله بهبهانی، میرزا ابراهیم آقا تبریزی، شیخ احمد روح القدس، سیدحسن تقی‌زاده، محمدناصر صفا، یحیی میرزا اسکندری، حسینقلی خان نواب، میراز محمدعلی خان تهرانی، میرزا صادق خان مستشارالدوله، سیدجمال‌الدین واعظ اصفهانی، میرزا اسماعیل خان ممتازالدوله، ابراهیم حکیمی و... را دستگیر و به باغشاه اعزام کردند. تقی‌زاده به سفارت انگلیس پناهنده شد، میرزا ابراهیم آقا کشته شد و میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر روزنامه صوراسرافیل و ملک‌المتکلمین به دستور شاه در باغ شاه به طرز فجیعی به قتل رسیدند. شاه از کلنل لیاخوف که پیشتر او را فرماندار نظامی تهران کرده بود، تقدیر ویژه کرد.

«واقعه ارتجاعیه» تیرماه 1287 گرچه مجلس اول را منحل کرد و خون آزادیخواهان زیادی را به زمین ریخت. اما در پی خود قیام‌های تبریز، گیلان‌، اصفهان‌، مشهد و نقاط دیگر را داشت که منجر به پایان استبداد صغیر شد. یک سال بعد از به توپ بستن مجلس در تاریخ ۲۵ تیر ۱۲۸۸ تهران توسط مخالفان محمدعلیشاه از جمله بختیاری‌ها تصرف شد و شاه همراه با خانواده‌اش و صد‌ها قزاق مسلح به باغ سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شدند. لیاخوف هم برای در امان ماندن از آزادیخواهان توسط علی قلی خان سردار اسعد و محمدولی خان تنکابنی مورد محافظت قرار گرفت و پس از استعفا به سنت پطرزبورگ رفت. شورای ۲۲ نفره‌ موسوم به مجلس عالی نیز محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرد و موجب شد وی ایران را ترک و به ادوسا در اوکراین برود.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: